جدول جو
جدول جو

معنی غسال خانه - جستجوی لغت در جدول جو

غسال خانه
((~. نِ))
مرده شوی خانه
تصویری از غسال خانه
تصویر غسال خانه
فرهنگ فارسی معین
غسال خانه
مرده شوخانه، مرده شوی خانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غسل خانه
تصویر غسل خانه
حمام، گرمابه، غسالخانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غسالخانه
تصویر غسالخانه
مرده شوی خانه
فرهنگ فارسی عمید
(غُ نَ / نِ)
حمام. (از غیاث اللغات) (آنندراج). گرمابه. صاحب آنندراج گوید: شیرشاه در عهد سلطنت خود در قلعۀ حضرت دهلی مکانی مقرر کرده بعد فراغ از غسل در آن مینشست و گیسوان خود را در آنجا خشک میکرد، چون نوبت به جلال الدین اکبر پادشاه رسید، آن را دیوان خاص نام گذاشت، و به قولی در ایام سابق در عهد سلاطین دیگر، امرا درمجلس مینشستند. چون نوبت به اکبر پادشاه رسید، او را این وضع خوش نیامد، و چون مطلق برطرف کردن را مناسب ندانست، خانه ای ساخت برای غسل، که در آنجا غسل میکرد، و چیزی فرش نمیکرد. چون امرا در آنجا می آمدند ناچار استاده مطالب به عرض میرساندند. از آن باز، رسم استاده ماندن به جا ماند، و آن مکان را غسلخانه میگفتند، هرچند رسم غسل نیز برطرف شد، و گمان این است که عام و خاص عبارت است از دیوان عام که آنجا همه خاص و عام را بار است، و دیوان خاص همان است که سابقاً آن را غسلخانه میگفتند، و عام و خاص را عالمگیر پادشاه به دیوان عام ملقب کرده است. (از آنندراج). مطهره. غسلخانه. (منتهی الارب) ، مبال. مبرز
لغت نامه دهخدا
(غُ نَ / نِ)
جایگاه غلامان و فراشان: غلام خانه سفارت انگلستان
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
خانه ای که مال و متاع در آن نهند. (آنندراج). بیت المال و خزانه و انبار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(یَ وُ نَ / نِ)
جای یساول. محل یساولان. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به یساول شود
لغت نامه دهخدا
(دَلْ لا نَ / نِ)
دلاله خانه. خانه بد. بیت اللطف. زغارو. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
آن ریش نیست جغبت دلال خانه هاست
وقت جماع زیر حریفان فکندنیست.
طیان مرغزی
لغت نامه دهخدا
(حِ نَ / نِ)
ساحل سرای. سرائی که در کنار دریا باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(غَسْ سا نَ / نِ)
مرده شوی خانه. مرده شورخانه. جایی که در آن مردگان را شویند. (ناظم الاطباء). مغسل. مغسل. مغتسل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غلام خانه
تصویر غلام خانه
جایگاه غلامان و فراشان محل تجمع غلامان سلطنتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یساول خانه
تصویر یساول خانه
جای یساول، یزکخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساحل خانه
تصویر ساحل خانه
کنار کوی خانه ای که در کنار دریا باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صال خانه
تصویر صال خانه
کشتار گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال خانه
تصویر مال خانه
خانه ای که مال و متاع در آن نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسالخانه
تصویر غسالخانه
مرده شویخانه، جائی که در آن مردگان را شویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسلخانه
تصویر غسلخانه
حمام، گرمابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسل خانه
تصویر غسل خانه
((~. نِ))
حمام، مستراح
فرهنگ فارسی معین
طبقه ی دوم خانه
فرهنگ گویش مازندرانی
گیاهی شبیه سبی زمینی
فرهنگ گویش مازندرانی